• فهرست مقالات فرهنگ

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ارتباط میان فرهنگ سازمان، مدیریت منابع انسانی استراتژیک و رفتار شهروندی سازمانی در سازمانهای ارتباطی (مطالعه موردی رادیو تاویزیون ایران)
        مهدی شریفی حمزه  رایج مهرداد  استيري
        این مقاله به بررسی روابط میان مدیریت منابع انسانی استراتژیک، فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخته است. هر چند مدیریت منابع انسانی استراتژیک و فرهنگ سازمانی از عوامل مهم تاثیر گذار بر رفتارهای شهروندی در سازمان به شمار می‌‌آیند، لیکن در خصوص چگونگی تأثیرگذاری ای چکیده کامل
        این مقاله به بررسی روابط میان مدیریت منابع انسانی استراتژیک، فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخته است. هر چند مدیریت منابع انسانی استراتژیک و فرهنگ سازمانی از عوامل مهم تاثیر گذار بر رفتارهای شهروندی در سازمان به شمار می‌‌آیند، لیکن در خصوص چگونگی تأثیرگذاری این دو عامل بر رفتارهای شهروندی سازمانی تحقیقات کمی انجام گرفته است. هدف اصلی از انجام این تحقیق، ترسیم روابط میان این سه متغیر مهم سازمانی به شکلی روشن و مشخص، با توجه به آزمون دو مدل مفهومی پیشنهادی بوده است. روش مورد استفاده در تحقیق نیز پیمایشی- همبستگی و بطور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که رویکرد جبرگرایی فرهنگی و انطباق مدیریت منابع انسانی استراتژیک مورد پذیرش قرار گرفته است. بنابراین دررابطه بین سه متغیر تحقیق، مدیریت منابع انسانی استراتژیک نقش میانجی دارد. در پایان نیز بر اساس هدف مطالعه، مدل مفهومی ارائه و بر مبنای محدودیت‌های تحقیق، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه گردیده است. کلید واژه‌ها‌: فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع انسانی استراتژیک، رفتار شهروندی سازمانی، مدل معادلات ساختاری پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - آزمون مدل ساختاری فرهنگ سازمانی و فرایند مدیریت دانش با عملکرد سازمانی: نقش میانجی نوآوری سازمانی
        سیاوش طالع پسند سید احمد محمدی حسینی
        این مطالعه نقش فرهنگ و فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد را با تأکید بر نوآوری سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت بررسی نوآوری سازمانی در مطالعات مختلفی مورد تأیید و بررسی قرار گرفته است. بنابراین مطالعه حاضر سعی دارد به بهبود نوآوری و عملکرد دانشگاه ها با در نظر گرفتن چکیده کامل
        این مطالعه نقش فرهنگ و فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد را با تأکید بر نوآوری سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت بررسی نوآوری سازمانی در مطالعات مختلفی مورد تأیید و بررسی قرار گرفته است. بنابراین مطالعه حاضر سعی دارد به بهبود نوآوری و عملکرد دانشگاه ها با در نظر گرفتن متغیر های فرهنگ و مدیریت دانش بپردازد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را 252 نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر سبزوار تشکیل می دادند که به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که فرایندهای مدیریت دانش و فرهنگ تأثیر مثبت و معنی داری بر نوآوری سازمانی دارد و نوآوری هم تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر عملکرد سازمانی دارد، به علاوه نوآوری می تواند نقش واسطه را بین فرهنگ و عملکرد و بین مدیریت دانش و عملکرد ایفا کند. بنابراین، این مطالعه، اهمیت مدیریت دانش و فرهنگ بر نوآوری و اهمیت هر سه ی این متغیرها را بر بهبود عملکرد، روشن می‌سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی نقش هوش هیجانی و هوش فرهنگی در گرایش به تحول سازمانی
        محسن طباطبایی مزدآبادی
        هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش هیجانی و هوش فرهنگی در گرایش به تحول سازمانی مدیران شهرداری تهران است. این پژوهش، مطالعه‌ای توصیفی- همبستگی می‌باشد که به بررسی گرایش به تحول سازمانی، براساس دو متغیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی پرداخته است. جامعه پژوهش 144 نفر از مدیران مناطق چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش هوش هیجانی و هوش فرهنگی در گرایش به تحول سازمانی مدیران شهرداری تهران است. این پژوهش، مطالعه‌ای توصیفی- همبستگی می‌باشد که به بررسی گرایش به تحول سازمانی، براساس دو متغیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی پرداخته است. جامعه پژوهش 144 نفر از مدیران مناطق شهرداری تهران در سال 1393 است که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده 105 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده‌ها از آزمون هوش هیجانی گُلمن با 33 سؤال، پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران با 20 سؤال و پرسشنامه چندعاملی رهبری تحولی بس و آوولیو با 20 سؤال استفاده شد‌. پایایی پرسشنامه هوش هیجانی با ضریب آلفای کرونباخ 88/0، پرسشنامه هوش فرهنگی 86/ 0و پرسشنامه چندعاملی رهبری 78/0 تأیید شد. توصیف و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام، انجام گردید. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بین هوش هیجانی و ابعاد آن (خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزش، همدلی و مهارت اجتماعی) با گرایش به تحول سازمانی، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و از بین ابعاد هوش هیجانی، خودتنظیمی و خودبرانگیختگی، ‌‌پیش‌بینی‌ گرایش به تحول سازمانی را دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بین هوش فرهنگی و ابعاد آن (فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری) با گرایش به تحول سازمانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و از بین ابعاد هوش فرهنگی، هوش فرهنگی شناختی و رفتاری توانایی پیش‌بینی‌ گرایش به تحول سازمانی را دارند.   پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیلی بر زنجیره ارزش در صنعت نوپدید ازدواج
        حمید مسعودی
        هدف از اجرای پژوهش این است که ارزش تولیدشده در ازدواج را در قالب مدل زنجیره ارزش به‌دست آورد. به همین منظور ضمن مرور نظری بر مبانی زنجیره ارزش بررسی اجمالی شرکت‌ها و مراکز خدمات‌رسان در حوزه ازدواج صورت گرفته است. در این بررسی که به کمک بررسی اسناد و مدارک معرفی خدمات ا چکیده کامل
        هدف از اجرای پژوهش این است که ارزش تولیدشده در ازدواج را در قالب مدل زنجیره ارزش به‌دست آورد. به همین منظور ضمن مرور نظری بر مبانی زنجیره ارزش بررسی اجمالی شرکت‌ها و مراکز خدمات‌رسان در حوزه ازدواج صورت گرفته است. در این بررسی که به کمک بررسی اسناد و مدارک معرفی خدمات این 33 بنگاه اقتصادی فعال صورت گرفته و همچنین با مدیران آنها مصاحبه انجام شده و مدل نهایی زنجیره ارزش ازدواج به‌دست آمده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، ارزش در صنعت ازدواج اگرچه وجود دارد ولی از یک مدل زنجیره ارزش به طور کامل تبعیت نمی‌کند. در برخی از بخش‌ها همچون طرح‌های کسب‌وکار، حمایت‌های دولتی، ساماندهی و ساختار سازمانی و رقابت سالم ضعف داشته و البته تخصصی‌بودن، مهارتی و هنری‌بودن از یکسو، ارتباط با یک مقوله فرهنگی و اجتماعی از سوی دیگر زمینه ارزش‌آفرینی را در آن فراهم کرده است. نوپایی و ارتباطات بنگاه‌های اقتصادی در این صنعت خدماتی، زمینه را برای شکل‌گیری شرکت‌های چندمنظوره فراهم کرده است ولی برخی از بخش‌ها سود و ارزش فعالیت خود را در تخصصی‌بودن دیده‌اند. پژوهش حاضر با پیشنهادهای خاصی که به تقویت زنجیره ارزش و در نتیجه تقویت صنعت نوپدید ازدواج منجر می‌شود و شامل بخش‌های مختلفی اعم تقویت منابع انسانی،‌ ارتباطات برون‌سازمانی، حمایت دولتی و تدوین طرح‌های کسب‌وکار است، به پایان می‌رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تاثیر هوش تجاری بر اثربخشی سازمانی (مطالعه موردی شرکت ارتباط فردا)
        فاطمه امینی
        امروزه فناوری اطلاعات یکی از پویاترین بخش­های توسعه یافته اقتصاد است. سیستم­های اطلاعاتی تقریبا در هر ناحیه­ای از عملیات سازمان است که در صورت نیاز حجم قابل توجهی از داده­ها را تحلیل و جمع­آوری  می­کنند. متاسفانه، روش­های سنتی پردازش و تفسیر داده کافی به نظر نمی­رسد. سی چکیده کامل
        امروزه فناوری اطلاعات یکی از پویاترین بخش­های توسعه یافته اقتصاد است. سیستم­های اطلاعاتی تقریبا در هر ناحیه­ای از عملیات سازمان است که در صورت نیاز حجم قابل توجهی از داده­ها را تحلیل و جمع­آوری  می­کنند. متاسفانه، روش­های سنتی پردازش و تفسیر داده کافی به نظر نمی­رسد. سیستم­های هوش تجاری به این چالش جدید پاسخ می­دهند و برای جبران نیازهای اطلاعاتی سازمان طراحی شده­اند. استفاده از سیستم هوش تجاری می­تواند به عنوان ابزاری در افزایش کارایی و اثربخشی سازمان و بهینه­سازی فرآیندها به صورت خاص راهگشا باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر استراتژی سازمانی، ساختار، فرایند، فرهنگ، کیفیت محتوای اطلاعات و کیفیت دسترسی به اطلاعات بر اثربخشی سازمانی با توجه به نقش واسطه­ای سیستم­های هوش تجاری (BI) در بین آن­ها است. این پژوهش ازنظر روش انجام پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شرکت ارتباط فردا تشکیل می‌دهند. یک مدل مفهومی جهت بررسی موضوع پیشنهاد و مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل داده­ها از روش حداقل مربعات جزئی (PLS)، تکنیک آماری بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته­ها نشان داد که عوامل سازمانی مانند استراتژی سازمانی، ساختار، فرهنگ و کیفیت محتوای اطلاعات به طور مثبت بر اثربخشی سیستم­های هوش تجاری و اثربخشی سازمانی تأثیر می­گذارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای فرایند و کیفیت دسترسی به اطلاعات تأثیر معنادار و مثبتی بر اثربخشی سازمانی ندارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - فرهنگ نوآورانه، زمینه¬ساز بهبود یادگیری سازمانی با بهره گیری از برند سازمانی داخلی (پژوهشی در صنعت نفت ایران)
        سعید آیباغی اصفهانی الهه ابراهیمی رضا شیخ
        در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو چکیده کامل
        در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافته‌های پژوهش نقش تعدیل‌کنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - ارائه مدلی برای ورود موفق به بازار محصولات مواد غذایی کشورهای منطقه (مطالعه موردی کشور عراق)
        محمد  طالاری محمدرضا فلاح پریسا اسماعیلی
        سیاست های اقتصاد مقاومتی تمرکز ویژه ای بر بازار کشورهای منطقه داشته و از آن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای افزایش تاب آوری و چابک سازی اقتصادی نام‌برده می شود. دراین‌بین بازار رو به رشد محصولات مواد غذایی در کشورهای منطقه می تواند یکی از کانون های اصلی اجرایی نمودن س چکیده کامل
        سیاست های اقتصاد مقاومتی تمرکز ویژه ای بر بازار کشورهای منطقه داشته و از آن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای افزایش تاب آوری و چابک سازی اقتصادی نام‌برده می شود. دراین‌بین بازار رو به رشد محصولات مواد غذایی در کشورهای منطقه می تواند یکی از کانون های اصلی اجرایی نمودن سیاست های اقتصاد مقاومتی باشد. ازاین‌رو هدف این پژوهش ارائه مدلی برای ورود موفق به بازار محصولات مواد غذایی عراق است. رویکرد تحقیق حاضر، کمی و ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوري داده‌ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را خریداران فروشگاه‌ها و سوپرمارکت‌های کشور عراق در شهرهای نجف، کربلا، بغداد، بصره، ناصریه، حله و کهل تشکیل می‌دهند كه با روش نمونه‌گیری در دسترس و مطابق جدول مورگان، 384 نفر انتخاب‌شده‌اند. ابزار گردآوری داده‎‌ها نيز پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن توسط خبرگان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 863/. تأییدشده است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نیز از روش مدل‌سازي معادلات ساختاري استفاده‌شده است. يافته ها نشان می دهد براي ورود موفق به بازارهاي عراق مي بايست از ابزارهايي مانند «هم‌افزایی بازار» که دربرگیرنده «عوامل بازاریابی، تسهیلگر و روان‌شناختی» است استفاده نمود. دراین‌بین تأکید بر «فرهنگ سازی درونی» که از «عوامل مذهبی و ارزش ها و ترجیحات» تشکیل‌شده نيز نقش مهمي بر قصد خرید مصرف کنندگان عراقی داشته و مي تواند زمينه ورود به بازار اين نوع محصولات را تسهيل نمايد. پرونده مقاله